استرس و اضطراب برای ورود نفر سوم
تقريبا از يه هفته قبل از بدنيا اومدن پسر نازمون از شدت استرس و اضطراب همش راهي بيمارستان بوديم و تنها دليلش فشار بالاي من بود و همه چي از نوار قلب و سونوگرافي سالم بود و فقط و فقط فشارم بالا بود و اين قضيه باعث مي شد نگراني من تشديد بشه و به دنبال اون فشارم بالاتر بره و دكتر هم بهم توصيه مي كرد كه بايد ارامش داشته باشم تا فشارم بالا نره كه واقعا اين موضوع خارج از اراده من بود و به طور ناخودآگاه استرس داشتم و هر كاري ميكردم تا فكرم رو به سمت موضوع ديگه اي منحرف كنم نمي تونستم و سه شنبه 6 دي وقت دكتر داشتم و رفتم وقتي فشارم رو گرفت 15 بود و بعدش هم برام نوشت كه ضربان قلب شما بايد چك بشه كه خدا روشكر مشكلي نبود و اون شب رفتيم خونه و فردا...
نویسنده :
نعیما و بهروز
17:02